اختلالات طیف اتیسم (که در گذشته اختلالات فراگیر رشد نامیده میشدند) دسته ای از اختلالات تکاملی با منشا عمدتا زیستی هستند که ویژگی اصلی آن ها نقص گسترده در ارتباطات اجتماعی و رفتارهای محدود و تکرارشونده است. این طیف اختلالات که در جدیدترین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-V) تحت عنوان اختلالات طیف اتیسم طبقه بندی شده اند، در گذشته به صورت 5 اختلال جداگانه در زیرمجموعه «اختلالات فراگیر رشد» در راهنمای تشخیصی و آماری قرار داشتند.
طبق مطالعات انجام شده، اختلالات طیف اتیسم نزدیک به 1 درصد جمعیت ایالات متحده آمریکا را درگیر کرده است و تشخیص این اختلالات در بیست سال گذشته رو به افزایش بوده است. این اختلال در پسران شایع تر از دختران بوده است، به طوری که در پسران چهار برابر بیشتر از دختران تشخیص داده میشود.
منشا این بیماری عمدتا عوامل زیستی مثل عوامل ژنتیکی، ایمنی شناختی، و جنینی دانسته میشود. البته به طور مشخص در حدود 15 درصد موارد اتیسم میتوان عامل ژنتیکی مشخصی پیدا کرد. کودکانی که مبتلا به اتیسم تشخیص داده میشوند عموما سختی های بیشتری در هنگام تولد داشته اند و برادران و خواهران آنها نیز بیشتر در معرض مشکلاتی در روابط اجتماعی قرار دارند، هرچند که خودشان مبتلا به این اختلال نباشند.
ذکر این نکته مهم است که تفاوتی میان مهارت های کودک پروری والدین کودکان مبتلا به اتیسم با والدین کودکان بهنجار وجود ندارد. بنابراین در حال حاضر شواهدی وجود ندارد که نشان دهد وضعیت هیجانی والدین در ایجاد این اختلال نقش داشته باشند.
نشانه های اصلی اختلالات طیف اتیسم شامل مشکلات گسترده در برقراری ارتباط، کارکرد مختل شده در شرایط اجتماعی و رفتارهای تکراری هستند. کودک مبتلا به اتیسم نمیتواند بسیاری از رفتارهای اجتماعی بهنجار را انجام دهد و یا احساسات و انگیزه های دیگران را درک کند. همچنین، این کودکان ممکن است به شدت نسبت به روال عادی زندگی خود حساس و از تغییر بیزار باشند، و هرگونه تغییر ممکن است احساس ترس یا رفتارهای خصمانه را در آنها برانگیزد. نشانه های جانبی ای نیز وجود دارند که ممکن است در بیماران مبتلا به اختلالات طیف اتیسم بروز کنند، مانند اختلال در یادگیری و استفاده از زبان، اختلالات هوش، تحریک پذیری و بی ثباتی خلق، و بیش فعالی و تمرکز پایین.
گفته میشود اختلالات طیف اتیسم قابل درمان نیستند، اما مداخله هایی برای بهبود وضعیت بیماران وجود دارند که به دو دسته مداخلات روانی-اجتماعی و روانی-دارویی تقسیم میشوند. هدف هردوی این نوع مداخلات کنترل رفتارهای غیرسازگارانه در کودکان و توسعه مهارت ها و رفتارهای اجتماعی لازم برای کارکرد بهتر در محیط زندگی و همچنین آمادگی برای زندگی مستقل است.
منبع:
Sadock, B. J., Sadock, V. A., & Md, R. P. (2014). Kaplan and Sadock’s Synopsis of Psychiatry: Behavioral Sciences/Clinical Psychiatry (Eleventh ed.). LWW.